نمی دونم این طرح از کی ست و کی اولین بار دیدم ش . شاید از نیک آهنگ کوثر ، یا یکی دیگر از فعالین آزادیخواه ایرانی که جان سالم بدر برده و بیرون از ایران زندگی می کنه باشه . بهر حال این طرح برای همه ی آزادیخواهان ستم کشیده آشناست . گل هایی که حتا در خشکزار و کویر هم می توانند باشند ونموو کنند ، با وجود بودن خشونت کمند ها . اوضاع امروز ایران ، دردهای پنهان شده ی این مردم است ، که امروز بر همه ی جهانیان آشکار شده . برای من که دوران انقلاب و هشت سال جنگ و بگیر وبزن ها و کشت و کشتار و اعدام ها ی دهه ی شصت را زندگی کردم و شاهد بودم ، این جنایت ها ی امروز ه ی رژیم ، تازه نیست ، آنچه که نوست ، آشکار شدن ماهیت این رژیم ، برای همه ی انسان ها ی دلسوز و آگاه جهان است . این پرده دری و ترس وحشت قدرتمداران حاکم در ایران و برداشتن نقاب ها ست که نشان از دوران تغییر هاست . چند سال پیش که تازه با " زِ ن مدیتیشن " آشنا شده بودم و کلاس می رفتم ، روزی یکی از شاگردان نو آموز مثل من ، به استاد مربی گفت ، « من چند ماه است که با شیوه ی کار شما آشنا شده ام ، اما به جای آنکه آرام تر و متعادل تر شوم ، تازه متوجه شده ام که افکار م بیشتر شده و ذهنم مشغول تر شده ، این به چه دلیلی ست ، آیا چیزی را اشتباه انجام می دهم ؟ » استاد گفت ، نه . بعد داستان کوتاه زیبایی ، برای مان تعریف کرد . گفت : یک نفر ، یک شب ، در میکده یی رفت و بر عکس عادت همیشگی اش ، چیزی نخورد و ساکت ،یک گوشه یی نشست و فقط نظاره کرد .پس از مدتی به صاحب آنجا گفت ، اینجا امشب خیلی شلوغ تر از همیشه س ، امشب چه خبره ؟ صاحب میکده گفت : اینجا مثل هر شب و همیشه ست و خبر بخصوصی نیست . تنها تغییر ، شاید در این باشد که تو جزو بقیه نیستی و گوشه یی ساکت نشسته یی و می بینی که چقدر شلوغ است ، تو هم خودت ، هر شب یکی از آنها بودی و نمی دیدی که اینجا چه خبر است . بعله . در ایران هم همیشه ، همین خبر ها بود ، تنها تفاوتش در این است ،که امروز بر همه آشکار شده و همه از جنایات این رژیم آگاه شدند و چیزی برای پنهان کردن نمانده . و .jpg)
.jpg)