۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

نه جلوه می فروشم و نه عشوه می خرم



زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست

واقعن که ظاهر پرستی و ریا دین می دهد بر باد . حافظ این در س ها را سروده ، به گرد ن من نندازید . یا اینکه در جای دیگه هم چنین سخن پروری کرده و سروده

مشکلی دارم زدانشمند مجلس باز پرس

توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند

ویا

واعظان کین جلو ه در محراب و منبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

حالا بیا و این را به زبان خودت ، به آخوندی بگو ، چی می شه ؟؟؟ من که نمی دونم چی می شه . خیلی از حرف ها و واقعیات هست که نمیشه گفت .آخه دوران حافظ ، یه جورایی به دوران ما شبیه بوده . من که دارم انگار حافظ پرست می شم .طوری نیست . خودش که گفته

گفتم که صنم پرست مشو با صمد نشین

گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند

// پیوست

اگر جایی چیزی اشتباه بود ، به بزرگی خودتان ببخشید و بپذیرید این تحفه ی نا چیز را از حفظ بوده و نگارنده کم حافظه ، مثلن ،اگر کارگر داشته باشم ، یادم می ره حقوقش را بدم و میاد تو خیابون، خوبه که خودم کارگر خودمم . بگذریم . حافظ که جایی چنین سروده


نظر کردن به درویشان منا فی با بزرگی نیست

سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با درود و خسته نباشي و اين كه دل به بيهودگي و پوچي نسپريم، كه در هميشه در بر پاشنه ريا و تزوير، به ويژه در ايرانزمين گرديده، و حافظ هم كه سرود واعظان كاين ( كين، مفهومي ديگر دارد) جلوه بر محراب و منبر مي كنند، براي اين بود كه همچون زمان ما با ريا و فريب رو در رو بود. مي گويم: فريب، و نه دروغ، كه اين ملت در درازناي تاريخ تا بوده دروغ گفته و دروغ شنيده است.