۱۳۸۷ آذر ۲۲, جمعه

تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول


حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید

از شافعی نپرسند امثال این مسائل

در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت

واکنون شدم بمستان چون ابروی تو حائل

.....
جام می گیرم واز اهل ریا دور شوم
یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم

سر به آزادگی از خلق بر آرم چون سرو
گر دهد دست که دامن زجهان در چینم
....
در سماع آی و ز سر خرقه بر انداز و برقص

ورنه با گوشه رو وخرقه ما در سر گیر

حافظ

پس امروز به گوشه رفتم و خرقه ی او در سر گرفتم .




هیچ نظری موجود نیست: