۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

Homöopathie






شر ممان باد زپشمینه ء آلوده ء خویشگر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم
قدر وقت گر نشناسد دل وکاری نکند
بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم

حافظ

فردا تو ایران بار دیگر آن سه اختر( آذر اهورایی ) می درخشند و روز دانشجو یکبار دیگر برگی سبز به یاد همه ی جان باختگان آزاده ی این خاک ، به روند و پیشبرد آزادی راستین هدیه می کند . در کپنهاگ هم کنفرانس جهانی کلیما آغاز می شه . دهدسامبر هم روز جهانی حق وحقوق بشر ، مراسم های بسیاری بر پا ست . از چند روز پیش می خواستم چند خطی اینجا بنویسم ، نشد . یعنی نمی دونستم از چه بنویسم . از وضعیت ظلم و بی قانونی حاکم بر ایران ــ که در زندان ها از حد ستم گذشته و به جنایت تبدیل شده ــ یا از وحشت حضرات و دعواهای سیاسیون بر سر کار ، یا از سوز دل مردمی رنجور و تحت ستم ؟ جدن نمی دونستم از چه بنویسم، به همین دلیل هم خاموش بودم . امروز هم کوتاه و تلگرافی ، تنها می خوام ، اتمام حجت کنم و به عرض مبارک تان برسانم ، که نه . حضرات! وقتی چیزی قبول نیست ، پذیرفته نیست ، یعنی نیست ، چون بی قانونی و تقلب شده .



در واقع چند وقتی ست که می خواستم ، مطلبی در زمینه ی پزشگی سنتی ایرانی وهندواروپایی وشرق دور آسیا و شمن های آمریکای میانی و جنوبی و هومئووپاتی اروپا و ریکی ژاپنی و پژوهش های جدید دانش پزشگی بنویسم و بذارم اینجا ، اما اونم پا نداد . ببینم در هف
ته ها و ما ه های آینده ، چه می شود . اگر عمری و نفسی بود ، در همین زمینه ها ، چند خطی بنویسم ، تا شاید به یکی ، روزی و روزگاری مددی شود .


این پست هم همونطور که از تاریخ اش پیداست مال ششم بود و تازه امروز شد رو خط گذاشتش.

هیچ نظری موجود نیست: