۱۳۸۹ آبان ۳, دوشنبه

نسز د که زنم لاف

چونکه زیاد از کار با وبلاگ حالیم نیست و نمی تونم با چندتا برچسب و تصویر ولینک برای همیشه یادآوری و تایید و تثبیت کنم ، باید با چندباره نویسی  اینبار هم اعلام کنم که مخالف جنگ وخونریزی  وآشوب و خشونت و شکنجه و اعدام و بی قانونی و بی عدالتی ام . یعنی بدبختی مردم ایران برام آشناست . از همین وبلاگ لکاته و بی حال و بی خواننده ام پیداست که هیچ کاره ام ، اما بیدار . و آگاه از درد. پس نمی خوام اینجا فحش و فحشکشی راه بندازم و خوب و بد کنم و دنبال مقصر بگردم  ، یا خود بزرگ بینی کنم . می خوام با ایران فردا و جامعه ی آزاد اش ، اگر توانستم یار شوم ،پس می نویسم . برای خودم . در وبلاگ شخصی ام . از دیشب تا حالا موضوع تغذیه و خوراک و چگونگی این مهم در دنیای مدرن امروزه بد جور مخ کارگفته . در واقع یکی از دلایل بودن و بازگشتم به آلمان ،  پیش رو داشتن  گذراندن دوره یا تحصیل در زمینه ی تغذیه و مواد غذایی بود که نشد . شیر ملامینی ها ی چندسال پیش که از یاد نرفته ؟  امروزه  پنیر ی می خری که پنیر نیست  و از شیر تهیه نشده و فقط شکل پنیر است و اگر مزه یی هم می دهد در لابراتوار ساخته شده .و خیلی از خوراکی ها ی دیگر و نوع و مقدار مصرف اش و به طور کل تغذیه چه معنی برای انسان داشته و دارد و خواهد داشت .در دنیای مدرن و پیشرفته ی امروز ، دولت ها خوب می دانند که باید مواظب و مراقب باشند ، تا چند طماع سودجو ، نتوانند با جان مردم بازی کنند . اما بدبختانه در همه جای دنیا این چنین نیست .  در کشورهای فقیر و بی قانون  با نظام  دیکتاتور ی در دنیا ،بیچارگی مردم اش آنقدر زیاد  است که  هیچ کنترلی نیست و انسان ها تنها به فکر سیر شدن اند و زیاد با سالم و اصل بودن مواد خوراکی کاری ندارند .     

هیچ نظری موجود نیست: