۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

بزرگداشت

اول ماه مه مبارک و جشن و مراسم خوش !!!وبه خیر .و




شاید.زمانی یکی این چند پست گذشته را بخواندوتعجب کند که چرا یکی هی می نوشت که شاد باش و خوش !ووو.باخودش فکر کند که این نگارنده چقدر از واقعیت پرت بوده و چه خوشخیال و ساده لوح .شاید .اونقدر می دونم  همونجور که خداوند سخن پارسی ( سعدی ) سروده ؛  در هر نفسی دو شکر است واجب  .و هر روز که از خواب بیدار شوی و بتوانی که بر پا شوی و گام بسدایی نشانی از تندرستی ست؛وروز ی ست : که می تواندآغازی شود به سوی نیکی .و

راستی روز بیست و جهارم ماه مای در کتابخانه ی کارگاه ایرانیان هانوور شبی نمایشنامه خوانی ست و اگر شد وعلاقمندانی بودند ؛تشکیل یک گروه برای کارنمایشی ؛ ایده ی بدی نیست.به امید دیدار 




روزنخست چون دم رندی زدیم وعشق
شرط آن بود که جزره آن شیوه نسپریم
جایی که تخت ومسند جم میرود بباد
گرغم خوریم خوش نبود به که می خوریم

حافظ

هیچ نظری موجود نیست: